گفته بودند که از دل برود یاد چو از دیده برفت
تو سالها ست که در دیده من نیستی لیک دلم از مهر تو اکنده ست هنوز
دفتر عمر مرا دست ایام ورق زده است
زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما همچنان روز نخست
تویی ان قامت بلنده هنوز
در قمار غم عشق دل من بردی و با دست تهی
منم ان عاشق بازنده هنوز
اتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافت عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
اتش سرکش و سوزنده ست هنوز
:: برچسبها:
حافظ,
|